تراشه مرگ به قلم نیلوفر سامانی
پارت یازده :
منصوری از شنیدن آن خبرِ ناگوار، شوکه شد.
نگاهش رنگ ترحم و دلسوزی را به خود گرفت.
دلش برای آن دختر میسوخت.
یاسمین سرش را میان دستانش گرفت.
دردِ بدی به جانش افتادهبود.
کنترل ذهنش را از دست دادهبود و همین باعث شد تا ...
در حال بارگذاری ادامهی پارت هستیم. مشاهده ادامهی پارت به خاطر طولانی بودن ممکن است کمی زمان ببرد.
لطفا کمی صبر کنید ...
با تشکر از صبر و شکیبایی شما
آوا
00این نظر ممکن است داستان رمان را لو داده باشد
نوشتی بود اول فصل فراموشی فک کنم الان فراموشی میگیره واییییییییییی معرکه ای این رمان عالیههههههه مرسیییییییییییییی